در وضعیت فعلی، اگر یک جوان علاقه‌مند به تعالیم قرآنی بخواهد به طور کامل با مفاهیم این کتاب حیات بخش آشنا شود یا باید به سراغ تفاسیر موجود رفته و پس از سال‌ها مطالعه مستمر به این مهم نائل آید یا باید دست به دامن ترجمه‌های نارسا و مبهم شود تا شاید با مطالعه مکرر آن‌ها فهم محدودی از مفهوم یک آیه یا سوره بدست آورد. بنابراین ابداع طریق سومی که از اطناب مول تفاسیر و ایجاز مخل ترجمه‌ها در امان باشد، ضروری به نظر می‌رسد. روشی که ضمن برخورداری از امتیاز دقت، از ویژگی سرعت نیز بهره مند باشد تا به سهولت معارف قرآنی را در اختیار شیفتگان این کتاب الهی قرار دهد.
 
تهیه تفسیری بر اساس نظریه ساختار هندسی سوره‌ها می‌تواند پاسخگوی این نیاز باشد. با کمک این طرح می‌توان مفاهیم اساسی و کلیدی همه سوره‌ها را به صورت نمودار درختی درآورد و طی 40 الى ۵۰ جلسه مفاهیم قرآن را به طور کامل به علاقه‌مندان آموزش داد. به عبارت دیگر تقریبا با همان سرعتی که در جلسات ختم قرآن یک دوره روخوانی به پایان می‌رسد؛ می‌توان یک دوره تفسیر قرآن را تمام کرد. چنین تفسیری از انعطاف پذیری خاصی برخوردار است به گونه‌ای که هم برای مجامع دانشگاهی قابل استفاده است و هم برای عموم اقشار جامعه مفید خواهد بود. انعطاف پذیری این شیوه از آنجا نشأت می‌گیرد که در هر سوره پس از تعیین غرض اصلی، مفاهیم آن در محورهای اصلی و فرعی و سرانجام زیر مجموعه‌های جزئی مطرح می‌شود. و به عبارت دیگر مفاهیم هر سوره طی ۲ إلى 5 مرحله مطرح می‌شوند. طبیعی است در چنین شرایطی با توجه به مقتضیات سنی و محدودیت‌های زمانی می‌توان یک یا چند مرحله را در برنامه درسی گنجاند و از سایر مطالب قرآنی عجالتا صرف نظر کرد.
 
با اجرای این طرح نه تنها هر مسلمانی با مفاهیم قرآن آشنا می‌شود، بلکه با ادراک ارتباط آیات به ظاهر پراکنده، به عمق معنای آن نیز پی برده و از طریق سازماندهی این مفاهیم در ذهن به آسانی آن‌ها را درک و حفظ می‌کند. همین مسئله موجب می‌شود تا حفظ مفاهیم قرآن همچون حفظ الفاظ آن، آسان و عمومی‌ شود و گروه کثیری از جوانان به عنوان حافظان مفاهیم قرآن شناخته شوند.
 
راز اهمیت و رمز کارآیی این روش در هماهنگی آن با اسلوب و سبک قرآن است. چنانکه پیش از این گفته شد، سبک قرآن به اصطلاح روان شناسی یادگیری، سبک گشتالتی است. در روش آموزش بر مبنای ساختار هندسی همانند سبک گشتالتی آنچه در ساختارشناختی فراگیر تغییر ایجاد می‌کند و اساس یادگیری را تشکیل می‌دهد، ساخت شناختی مجموعه‌ای از اطلاعات و مفاهیم سازمان یافته در ذهن فراگیر می‌باشد. این اطلاعات در هرم فرضی به گونه‌ای قرار گرفته‌اند که ضمن ارتباط با یکدیگر، اصول و مفاهیم اساسی در رأس و مطالب جزئی در دامنه هرم قرار می‌گیرند. مهم‌ترین کاربرد این روش در آموزش علاوه بر انتقال سریع مفاهیم، جایگزین نمودن فهم و بینش خلاقانه به جای یادگیری طوطی وار و کورکورانه است. بدین سان «روش آموزش مبتنی بر ساختار هندسی سوره‌ها» قادر است انقلابی در شیوه‌های جاری و سنتی آموزش مفاهیم قرآنی بوجود آورد.
 

غرض سوره، معیاری برای حل اختلافات تفسیری

اگر بپذیریم که هر سوره دارای غرض واحدی است که مجموع آیات سوره برای تبیین و تشریح آن غرض گردهم آمده‌اند، می‌توانیم در پرتو آن بسیاری از ابهامات تفسیری و اختلاف نظر مفسران را در فهم آیات حل کنیم. غرض اصلی و محور اساسی در فهم هر سوره، معیار و شاخص دقیقی است که براساس آن می‌توان هرگونه انحراف تفسیری و خطا در برداشت را تشخیص داد و از رهگذر آن به تفسیر و تبیین آیات پرداخت.
 
استدلال به سیاق کلام برای فهم مراد متکلم، از روش‌های جاری و قابل قبول عقلاست که در زندگی عادی و عرفی بشر کاملا رعایت می‌گردد. بنابراین بسیار طبیعی است که از این روش برای فهم منظور حقیقی آیات شریفه قرآن استفاده کنیم. به عنوان نمونه به یک مثال توجه کنید: مفسران در تفسیر آیه شریفه «ن والقلم وما یسطرون» نظرات مختلف و حتی متضادی را طرح کرده‌اند، برخی گفته‌اند «ن» اسم سوره است مانند «حم» و «ص». به نظر ابن عباس مجاهد «ن» نام ماهیی است که زمین بر روی آن قرار دارد. گروهی گفته‌اند «ن» یکی از حروف «الرحمن» است؛ این نکته در روایات دیگری از ابن عباس نیز نقل شده است. «قتاده» و «ضحاک» گفته‌اند منظور از «ن» جوهر و دوات است. برخی مفسران با استناد به روایتی از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آن را به «لوحی از نور» تفسیر کرده اند و گروه دیگر آن را «شهری در بهشت» می‌دانند و سرانجام برخی آن را یکی از حروف مقطعه می‌دانند که معنایی همانند آن‌ها دارد.
 
در تفسیر «قلم» نیز اختلاف است؛ مجمع البیان آن را به قلمی تفسیر کرده که فرشتگان بزرگ خدا وحی آسمانی را با آن می‌نویسند و با نامه اعمال آدمیان را با آن رقم می‌زنند. صاحب تفسیر نمونه معتقد است که «القلم وما یسطرون» تمام آنچه را که در طریق هدایت و تکامل فکری و اخلاقی و عملی بشر به رشته تحریر می‌آورند شامل می‌شود و منحصر به وحی آسمانی با اعمال انسان‌ها نیست. فخر رازی گفته است: مراد از قلم، قلم اعلی، یعنی قلم آفرینش است، که در حدیث آمده اولین موجودی است که خداوند آفریده است و منظور از «ما یسطرون» آن اعمالی است که فرشتگان و کرام الکاتبین می‌نویسند.
 
بعضی این احتمال را هم داده‌اند که تعبیر به صیغه جمع در «یسطرون» صرفا برای تعظیم باشد نه کثرت. برخی نیز احتمال داده‌اند که منظور از آن، چیزی است که در آن می‌نویسند و آن لوح محفوظ است. برخی دیگر گفته‌اند: مراد از قلم و آنچه می‌نویسند صاحبان قلم، و نوشته‌های ایشان باشد و ده‌ها احتمال دیگر. برای اینکه به این احتمالات پایان دهیم و راهی برای تعیین معنای صحیح آیه بیابیم، باید به سراغ غرض اصلی و محور اساسی سوره برویم.
 
منبع: ساختار هندسی سوره‌های قرآن، محمد خامه‌گر،صص61-57، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵